جدول جو
جدول جو

معنی بی مسلک - جستجوی لغت در جدول جو

بی مسلک
(مَ لَ)
مرکّب از: بی + مسلک، بی مرام. بی راه. رجوع به مسلک شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم مسلک
تصویر هم مسلک
دو یا چند تن که دارای یک مرام و مسلک باشند
فرهنگ فارسی عمید
(مَ لَ)
بی مرامی. بی راهی
لغت نامه دهخدا
(مُ لَ)
مرکّب از: بی + مهلت، عاجل. عاجله. (منتهی الارب)، رجوع به مهلت شود، بی محصول: و اندر بیابان جایهای بی نعمت و تنک علف. (حدودالعالم)، و رجوع به نعمت و نعمه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
انحراف نداشتن. گردش نداشتن بسویی. چفسیدگی نداشتن.
لغت نامه دهخدا
فقر، نداشتن ثروت و مال، تهیدستی، ناداری:
شد ز بی مکسبی و بی مالی
ملک شه از مؤدیان خالی،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(اَ مِ لِ)
پدر کثرت، نام پسر بزرگ اخی ملک چهارمین که او را ابی ملک هم خوانده اند. اول تواریخ ایام 18:16 و اول تواریخ ایام 24:3 و 6 و 31. (قاموس کتاب مقدس ذیل: اخی ملک)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
مرکّب از: بی + ملاک عربی، در تداول فارسی زبانان، بدون مأخذ. بدون مدرک و دلیل. نه از روی قاعده و اساس. رجوع به ملاک شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
مرکّب از: بی + مالک، بی صاحب. (ناظم الاطباء)، بی خداوند
لغت نامه دهخدا
هم مذهب، هم روش همدین همباور، همرشته دو یا چند تن که دارای یک مسلک و طریقه باشند (نسبت بهم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با مسلک
تصویر با مسلک
صاحب عقیده ودارای راه وروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
بتکنی بتکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی مساس
تصویر بی مساس
بی بنیاد و بی اساس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
التّردّد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
Disinclination, Reluctance, Unwillingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
désinclination, réticence, à contrecœur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
desinterés, reluctancia, de mala gana
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
kutokuwa na hamu, kupinga, bila hiari
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
Abneigung, Widerwillen, widerwillig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
небажання , неохота , неохоче
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
niechęć, niechętnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
不愿意 , 不情愿 , 不情愿地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
desinteresse, relutância, de má vontade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
بے رغبتگی , بے رغبتی , بادل نخواستہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
অনিচ্ছা , অনিচ্ছা , অনিচ্ছাকৃতভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
isteksizlik, isteksizce
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
disinclinazione, riluttanza, controvoglia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
내키지 않음 , 꺼림 , 마지못해
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
不快 , 嫌々 , いやいやながら
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
חוסר רצון , סֵרוּב , ללא רצון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
нежелание , неохотно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
ketidaktertarikan, keengganan, dengan enggan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
ความไม่เต็มใจ , ความไม่เต็มใจ , อย่างไม่เต็มใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
afkeer, tegenzin, met tegenzin
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی میلی
تصویر بی میلی
अनिच्छा , अनिच्छा , अनिच्छा से
دیکشنری فارسی به هندی